معلم باید هنرمند باشد
روانشناسان تربیتی معتقد هستند که 75 درصد موفقیت معلم در کار معلمی مدیون هنرمندی اوست. یعنی علاوه بر داشتن معلومات و اطلاعات، معلم باید با فوت و فن معلمی آشنا باشد. بهره گیری از معلومات و کیفیت نقل انتقال آن معلومات به شاگردان و ظرافت و لطافت هایی که در این رهگذر معلم به کار می برد، همه مربوط به هنرمندی و درایت معلم است. این ها چیزهایی نیستند که در دانشگاه ها از لابه لای کتاب ها بتوان آن ها را استخراج کرد. این ها همه ظرافت هایی است که اگر زمینه های ابتدایی آن در افرادی وجود داشته باشد، قابل پرورش و توسعه خواهد بود.
بنابراین هنرمندی معلم چیزی نیست که از خارج به معلم انتقال داده شود، بلکه این خود معلم است که با دقت و سنجش روحی و معنوی دقایق، هنر را در ارتباط با درس و شاگردان از خود بروز می دهد و مربوط به همه استعدادها و روحیات اوست.
بسیاری از معلمان به معلومات خود متکی بوده و اساسا به هنرمندی معلم توجه ندارند و تصور می کنند که چون دارای معلومات هستند، همه شاگردان باید در برابر اطلاعات و آگاهی های آنان مطیع و رام باشند. غافل از این که معلومات معلم نقش بسیار کوچکی در این باره عهده دار است و سهم بیشتری مربوط به هنرمندی معلم است. یعنی بداند که چگونه با شاگردان ارتباط برقرار سازد. باید به خاطر داشته باشیم که هر معلم و کلاس و دانش آموزان هر کلاس دارای روحیات خاصی هستند. بنابراین هنرمندی معلم ویژگی نیست که بتوان آن را به یک معلم دیگر و یک کلاس دیگر انتقال داد. روی این اصل هرکس با توجه به امکانات شخصی خود باید هنر بیافریند نه این که از هنر دیگران اقتباس نماید.
معلم باید بداند که هر کلاس دارای ویژگی هایی خاصی است، بنابراین رفتاری را که در یک کلاس پیاده می کند نباید عین آن رفتار را در کلاس های دیگر پیاده نماید. ممکن است برنامه ای در یک کلاس مفید و سازنده باشد، ولی اجرای آن برنامه در کلاس دیگر زیان آور و نارسا باشد. طبق این تجزیه و تحلیل هنرمندی چیزی است که از متن کلاس و همه خصوصیات دانش آموزان باید الهام و جوشش یاید نه آنکه چیزی باشد که از خارج کلاس به کلاس انتقال یابد.
معلم هنرمند در فرصت کوتاهی شاگردان خود را شناسایی کرده و به قلق و رفتار و روحیات هریک آشنا شده و با توجه به مشخصات هر شاگرد با او ارتباط برقرار می سازد. در نتیجه به این نکته می رسیم که هر شاگردی انسان خاصی بوده و نیازمند یک نوع رفتار خاص است. با توجه یه این نکات پدران و مادران نیز باید به این نکته اساسی توجه داشته و عملا بکوشند که با تک تک فرزندان خود رفتاری خاص و درخور روحیات آن ها داشته باشند، و اگر پدر و مادری این ابتکار را دارا باشد مسلما چنین پدر و مادری همانند معلمان مدرسه از هنرمندی برخوردار است.
پیامبران خدا همان گونه که در ارتباط تکلمی با گروه ها و تیپ های مختلف با زبان خاص آنان سخن می گفتند، به طور قطع و مسلم رفتارشان نیز مختلف و گوناگون بوده است. یعنی در ارتباط با کودکان رفتار خاص کودکانه داشتند. در ارتباط با زنان و خواهران رفتاری دیگر داشتند و این نکته های هنرمندی معلم است.
معلم چگونه استعدادها را شکوفا می سازد؟
ابتکار و خلاقیت معلم
خیلی ها معلم هستند، خیلی ها به کلاس می روند، خیلی ها درس می دهند، ولی معلم نمونه چیز دیگری است. معلم نمونه علاوه بر درس دادن خوب، و تفهیم کردن خوب و به تکالیف رسیدگی کردن و ایجاد رابطه نیکو با شاگرد و چیزهای دیگر، یک حسن و کمال دیگر هم دارد و آن این است که سعی می کند برای بچه ها ارزش قائل شده و حرف های غیر صحیح شاگردان را به مسیر درست هدایت کند.
معلم نمونه با انجام این کار می کوشد به شاگرد بفهماند که تو می فهمی، فکر تو ارزش دارد، تو می توانی خوب بیندیشی، با این عمل شاگرد احساس اعتماد و ثبات می کند، برای خودش ارزش قائل می شود و از شک و تزلزل بیرون می آید. انجام این عمل خرج زیادی ندارد، بلکه خلاقیت و ابتکار معلم مرده را زنده و استعدادها را شکوفا می کند و به جای یاس و نا امیدی امید و حرکت، و به جای پلاسیده و پژمرده شدن شکوفایی می آفریند. معلم باید از عبارات تشکر آمیز برای تشویق دانش آموز استفاده کند. کودکی که در حالت شک و تردید به سر می برد با شنیدن یک عبارت تشکر آمیز، خوشحال شده و اعتماد به نفس پیدا می کند.
ابتکار معلم تنها درس دادن نیست، هنر معلمی در آن است که به شاگرد بفهماند که تو می فهمی و استعداد داری، تو می توانی به خواسته های خود دست یابی. عینیت خارج و متن زندگی احتیاج به توان روحی و فکر دارد و تشویق و تقدیر از شاگرد به او توان و قدرت می دهد و جرات و جسارت می دهد.
احترام متقابل
معلمان باید توجه داشته باشند که شاگردان امانت الهی هستند که باید توسط معلمان پرورش یابند، نه آنکه مانند نوار خالی از معلومات و دانستنی ها انباشته شوند.
یکی از اموری که شاگرد را در امر تحصیل تقویت می کند پذیرش سخن حق از اوست. برخی از معلمان با تجربه می کوشند جواب صحیح را همیشه از زبان خود شاگرد بشنوند. احترام متقابل شاگرد را نسبت به اهمیت درس و آرا و افکار خود برمی انگیزد. بنابراین معلم باید به شخصیت و عقاید دانش آموز احترام گذاشته و به آرا و افکار او اهمیت قائل شود و نسبت به نظرات او منصف باشد.